نمایش نتایج: از 1 به 38 از 38

موضوع: از این زندگی خخسته شدم

2693
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    از این زندگی خخسته شدم

    با عرض سلام و وقت بخیر
    من پسری 22 ساله دانشجوم ترم اخر یکی از رشته های مهندسی.
    واقعا از زندگی کردن خسته شدم.دلیلشم عدم اعتماد به نفسمه که این نبودن اعتماد به نفس به عواملی مختلفی ربط داره
    یکیش این که من به هر دختری نزدیک شدم بهم جواب رد داد با این که اصلا قصدم بد نبود.
    تا حالا با هیچ دختری هم رابطه نداشتم ولی دیگه واقعا خسته شدم.دیگه کار به جایی کشیده شده که برام مهم نیست طرف مقابلم چه شخصیتی داشته باشه.هر کی باشه مهم نیست.فقط از این تنهایی در بیام.بتونم اعتماد به نفس قبلیمو پیدا کنم
    الان انگیزه هیچ کاری رو ندارم.نه حوصله درس خوندن دارم و نه این که برم سر کار.
    4 ساله که ذهنم مشغوله اینه که بتونم یکی رو پیدا کنم و واقعا به اون دخترایی که علاقه پیدا می کردم فکر میکردم ولی هیچ کدام حاضر به اشنایی هم نبودند .احساس می کنم شاید مشکل از من باشه .شاید دلیلش این باشه که قیافه و شاید سطح مالی ان چنانی و حتی ادم زبون بازی نیستم.
    خواهشا راهنماییم کنین.خواهشا هم نگین بیخیال شو به نقاط مثبت زندگی نگاه کن تا خدا دختری رو واست در نظر بگیره و ازدواج کنی .
    خواهشا شعار ندین

  2. کاربران زیر از سعید 24 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14777
    نوشته ها
    179
    تشکـر
    443
    تشکر شده 147 بار در 97 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    دلیل این که جواب رد میدادن چی بود؟ شاید اهل روابط با جنس مخالف نبودن

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    والا به من میگفتن نیستیم ولی بعدا میشنیدم که با فلانی دوستن.

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16464
    نوشته ها
    99
    تشکـر
    128
    تشکر شده 105 بار در 63 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    الان مشکلت همش مربوط به دخترا میشه به خاطر همین از زندگی سیر شدی!!! به نظر من اصلا مهم نیست خودتو فکرت و جوانیتو اسیر این چیزا نکن

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15277
    نوشته ها
    1,816
    تشکـر
    345
    تشکر شده 2,644 بار در 1,053 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    عجب! خب منم 4 ساله با کسی نبودم تو دانشگاه و با کسی دوست نشدم..هم سن خودتم و ترم اخر
    امضای ایشان
    خداحافظ
    این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
    اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....

  7. کاربران زیر از saeed021 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14777
    نوشته ها
    179
    تشکـر
    443
    تشکر شده 147 بار در 97 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    پس چرا دنبال این جور دخترایی میری؟ اصلا این جور روابط دوستی نه درسته نه معنی داره.....حالا اگه به قصد ازدواج و یه دختر خوب باشه(البته زیر نظر خانواده ها)ایرادی نداره ....ولی به نظرم وقتت رو پای این جور کارای پوچی نزار فکر کن اونا لیاقت تورو نداشتن

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.stroozan نمایش پست ها
    الان مشکلت همش مربوط به دخترا میشه به خاطر همین از زندگی سیر شدی!!! به نظر من اصلا مهم نیست خودتو فکرت و جوانیتو اسیر این چیزا نکن
    اره تقریبا مشکلم به دخترا مربوط میشه.
    مشکل اصلیم اینه که اعتماد به نفس ندارم و نمیتونم کارامو پیش ببرم

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط saeed021 نمایش پست ها
    عجب! خب منم 4 ساله با کسی نبودم تو دانشگاه و با کسی دوست نشدم..هم سن خودتم و ترم اخر
    ولی خودتم خوب میدونی اگه کسی تو زندگیمون بود شاید آرامش زندگیمون خیلی بهتر می شد .
    من که اصلا نه خودمو باور دارم و نه آرامش دارم

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15277
    نوشته ها
    1,816
    تشکـر
    345
    تشکر شده 2,644 بار در 1,053 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط خسته از زندگی نمایش پست ها
    ولی خودتم خوب میدونی اگه کسی تو زندگیمون بود شاید آرامش زندگیمون خیلی بهتر می شد .
    من که اصلا نه خودمو باور دارم و نه آرامش دارم
    خب من که دارم از تنهایی در میام..شما یه یه فکر بکنید دیگه..
    امضای ایشان
    خداحافظ
    این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
    اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....

  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط m*i*n*a74 نمایش پست ها
    پس چرا دنبال این جور دخترایی میری؟ اصلا این جور روابط دوستی نه درسته نه معنی داره.....حالا اگه به قصد ازدواج و یه دختر خوب باشه(البته زیر نظر خانواده ها)ایرادی نداره ....ولی به نظرم وقتت رو پای این جور کارای پوچی نزار فکر کن اونا لیاقت تورو نداشتن
    واالا کم کم به این نتیجه میرسم که شاید مشکل از منه که هیچ کی جوابمو نمیده و این رو کارام خیلی تاثیر گذاشته.
    همش تو خودمم و به جورایی افسردم.دل و رمق هیچ کاریم ندارمممم

  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط saeed021 نمایش پست ها
    خب من که دارم از تنهایی در میام..شما یه یه فکر بکنید دیگه..
    بله در اسرع وقت همین کارو میکنم.خخخخخخخخخ
    مشکل اینه که میخوام ولی نمیشه

  14. 2 کاربران زیر از سعید 24 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14777
    نوشته ها
    179
    تشکـر
    443
    تشکر شده 147 بار در 97 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط خسته از زندگی نمایش پست ها
    واالا کم کم به این نتیجه میرسم که شاید مشکل از منه که هیچ کی جوابمو نمیده و این رو کارام خیلی تاثیر گذاشته.
    همش تو خودمم و به جورایی افسردم.دل و رمق هیچ کاریم ندارمممم
    اونا دنبال یکی مثل خودشون‌میگردن و این یعنی با اونا فرق داری پس از اونا بهتری ....این جور روابط پوچی اصلا معنی ندارن و فقط وقت تلف کردنن ....نمیدونم دانشگاه جای درس خوندنه یا رفیق بازی! شما هم‌به فکر درس و اینده باشی بهتره

  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط m*i*n*a74 نمایش پست ها
    اونا دنبال یکی مثل خودشون‌میگردن و این یعنی با اونا فرق داری پس از اونا بهتری ....این جور روابط پوچی اصلا معنی ندارن و فقط وقت تلف کردنن ....نمیدونم دانشگاه جای درس خوندنه یا رفیق بازی! شما هم‌به فکر درس و اینده باشی بهتره
    درس که تموم شد.یه عمر درس خوندیم چی شد.کلا با این وعض خوب جامعه و کار به جایی می رسیم اخه.
    دلت خوشه هااااااااااااا

  17. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16653
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    0
    تشکر شده 26 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    یه دوستی دارم .... دانشجوی ارشد علم و صنعته ... یه خونه مجردی هم تهران داره ...

    چند وقت پیش یه مسئله خیلی ذهنش رو درگیر کرده بود و این سوال رو ازم پرسید :

    "میلاد ، به نظرت از مردونگیمه که هنوز توی سن 24 سالگی دست یه دختر توی دستم نرفته یا از روی بی ارزگی .... نمیدونم از معصومیتمه که خونه خالیم اونم گوشه تهروون بزرگ بلااستفاده مونده یا از حماقتمه ... ؟؟؟ "

    جوابی نداشتم و ندارم بهش بدم ...

    شاید این تاپیک به سوالش پاسخ بده بهش میگم حتما یه سر بزنه !!
    ویرایش توسط miladddd : 05-25-2015 در ساعت 01:12 AM

  18. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    یه وقت میبینی طرف دست و پاش رو تو یه سانحه از دست داده، اصلا نمیگه ناامید یا خسته ام.
    بعد شما چون دخترا بهت پا نمیدن میگی از زندگی خسته ام!!!
    شما هدفت از ارتباط برقرار کردن با دخترا چیه؟
    اگه قصد ازدواج داری بهترین روش اینه که از طریق خونواده ت پاپیش بذاری.
    اگرم صرفا دنبال دوستی و اینجور روابطی، که من توصیه میکنم با احساسات دخترا بازی نکن. بچسب به درس و زندگیت.
    بیخودی هم عیب سر خودت نذار. به نظر من اگه یه هدف مشخص تو زندگیت داشته باشی، با همچین مسائلی ناامید نمیشی

  19. کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط talieh نمایش پست ها
    یه وقت میبینی طرف دست و پاش رو تو یه سانحه از دست داده، اصلا نمیگه ناامید یا خسته ام.
    بعد شما چون دخترا بهت پا نمیدن میگی از زندگی خسته ام!!!
    شما هدفت از ارتباط برقرار کردن با دخترا چیه؟
    اگه قصد ازدواج داری بهترین روش اینه که از طریق خونواده ت پاپیش بذاری.
    اگرم صرفا دنبال دوستی و اینجور روابطی، که من توصیه میکنم با احساسات دخترا بازی نکن. بچسب به درس و زندگیت.
    بیخودی هم عیب سر خودت نذار. به نظر من اگه یه هدف مشخص تو زندگیت داشته باشی، با همچین مسائلی ناامید نمیشی
    به نظرم اونی که تو تصادف دست و پاش قطع شده بمیره بهتره چون خودش کمتر رنج می کشه
    تا کی به درس و زندگی برسم اخه.ازدواج هم با کدوم پول و شغل؟
    با این سطح توقع دخترا

  21. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    ببين تو اول بشين فكر كن كه حالا بر فرض يه دختر قبولت كرده، ميخواي باهاش چكار كني؟
    اون آرامشي كه ميگي قراره چجوري بهت برسه؟
    اگه دنبال دوستي هستي خب بالطبع دخترا يا اهلش نيستن يا اونا كه اهلشن ميرن دنبال اوني كه بتونه براشون خرج كنه!
    اگه دنبال رابطه جنسي و فروكش كردن نيازت هستي كه خب بايد مثل سعيد كه تو همه تاپيكا ميگه بري دنبال نامزدي و ازدواج.
    به جاي تلقين و سركوفت زدن به خودت بشين فكراتو كن، مطمئنا دختري كه توقعاتش برا ازدواج كم باشه هم ميتوني پيدا كني.
    ولي با توجه به حرفات نظرم اينه كه اوج تمايل جنسي رو فكر و ذهنت اين اثرات رو گذاشته.


    Sent from my iPhone using Tapatalk

  22. کاربران زیر از sooshiyant بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13463
    نوشته ها
    651
    تشکـر
    204
    تشکر شده 881 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط خسته از زندگی نمایش پست ها
    با عرض سلام و وقت بخیر
    من پسری 22 ساله دانشجوم ترم اخر یکی از رشته های مهندسی.
    واقعا از زندگی کردن خسته شدم.دلیلشم عدم اعتماد به نفسمه که این نبودن اعتماد به نفس به عواملی مختلفی ربط داره
    یکیش این که من به هر دختری نزدیک شدم بهم جواب رد داد با این که اصلا قصدم بد نبود.
    تا حالا با هیچ دختری هم رابطه نداشتم ولی دیگه واقعا خسته شدم.دیگه کار به جایی کشیده شده که برام مهم نیست طرف مقابلم چه شخصیتی داشته باشه.هر کی باشه مهم نیست.فقط از این تنهایی در بیام.بتونم اعتماد به نفس قبلیمو پیدا کنم
    الان انگیزه هیچ کاری رو ندارم.نه حوصله درس خوندن دارم و نه این که برم سر کار.
    4 ساله که ذهنم مشغوله اینه که بتونم یکی رو پیدا کنم و واقعا به اون دخترایی که علاقه پیدا می کردم فکر میکردم ولی هیچ کدام حاضر به اشنایی هم نبودند .احساس می کنم شاید مشکل از من باشه .شاید دلیلش این باشه که قیافه و شاید سطح مالی ان چنانی و حتی ادم زبون بازی نیستم.
    خواهشا راهنماییم کنین.خواهشا هم نگین بیخیال شو به نقاط مثبت زندگی نگاه کن تا خدا دختری رو واست در نظر بگیره و ازدواج کنی .
    خواهشا شعار ندین
    درود تاحدودی نظرات و جواب دوستان رو مطالعه کردم شما خودتون جوابتونو دادید = نه اعتماد به نفس داری نه خودباوری ونه مهمتر هدف

    اگر این سه فاکتور درزندگی ادمی نباشه مشخصه به مرز پوچ گرایی میرسه
    اگر چنانچه هدفتون دوستی وسرگرمی وتنها پرکردن خلا تنهایی تونه و فرار از مشکلاتش نظری ندارم ودراین مورد هیچ مشاوره ایی نمیدم میتونید عین خودشون وهم رنگ اون جماعت باشید
    ولی نه اگر هدف پاک و ازدواج باشه باید از راه عرف وارد بشید و دختر مورد نظر رو حالا خودتون یا خانواده مشخص و تحقیق کنید وازاون طریق اقدام کنید
    منتهی میگید یک مشکل دیگه = اول خودسازی لازمه و همت بقولتون باکدوم پول واین توقعات جامعه
    خب اول شما هدف رومشخص تلاش بکن ازتوحرکت ازخدا برکت وگرنه بادوکلمه شعار و این مورد نمیتونید به ایده التون برسید
    امیدوارم تونسته باشم منظورمو درست برسونم میتونید مشاور حضوری برید تا دقیقتر بتونید واقعیت ار رودرک واشنا بشید
    به امید موفقیتتون موردی بود درخدمتم

  24. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15431
    نوشته ها
    1,975
    تشکـر
    1,705
    تشکر شده 2,460 بار در 1,195 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط saeed021 نمایش پست ها
    عجب! خب منم 4 ساله با کسی نبودم تو دانشگاه و با کسی دوست نشدم..هم سن خودتم و ترم اخر
    داداش خودمه سعید
    امضای ایشان
    من ریشه های تو را دریافته ام

    با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام

    و دستهایت با دستان من آشناست

    در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان

    و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را

    زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند


  25. کاربران زیر از سوگل1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15277
    نوشته ها
    1,816
    تشکـر
    345
    تشکر شده 2,644 بار در 1,053 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط سوگل1 نمایش پست ها
    داداش خودمه سعید
    ابجیییی
    امضای ایشان
    خداحافظ
    این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
    اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....

  27. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15431
    نوشته ها
    1,975
    تشکـر
    1,705
    تشکر شده 2,460 بار در 1,195 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    والا حرفاتون جای نگرانی نداره
    دخترا شیفته ی محبت هستن شما با محبت میتونین یکی رو جذب خودتون کنین
    مسر بودن توو محبت و علاقه ی شما ، باعث جذب شدن دخترا ب سمت شما میشه
    بعدم سعی کنین این محبت رو بی نتیجه نذارین و بفکر ازدواج باشین و با هدف ازدواج پیش برین
    شاید حتی چند ماه جوابتونو ندن، ولی ببیین شما مسر هستین حتما جوابتونو میدن
    فقط باید در برابربی محبتایشون بی اعتنا باشین و کار خودتونو انجام بدین. حتما نتیجه میگیرین
    بعدشم اینو بگم ک همچین مسئله یی جای نگرانی نداره اصلا ، ی خورده واقع بین باش و دنیا رو توو دید بازتری ببین
    مسافرتم واسه روحیتون خیلی خوبه، ی خورده دید آدمو باز میکنه و ازون حالت خارجتون میکنه
    امضای ایشان
    من ریشه های تو را دریافته ام

    با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام

    و دستهایت با دستان من آشناست

    در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان

    و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را

    زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند


  28. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15277
    نوشته ها
    1,816
    تشکـر
    345
    تشکر شده 2,644 بار در 1,053 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط سوگل1 نمایش پست ها
    والا حرفاتون جای نگرانی نداره
    دخترا شیفته ی محبت هستن شما با محبت میتونین یکی رو جذب خودتون کنین
    مسر بودن توو محبت و علاقه ی شما ، باعث جذب شدن دخترا ب سمت شما میشه
    بعدم سعی کنین این محبت رو بی نتیجه نذارین و بفکر ازدواج باشین و با هدف ازدواج پیش برین
    شاید حتی چند ماه جوابتونو ندن، ولی ببیین شما مسر هستین حتما جوابتونو میدن
    فقط باید در برابربی محبتایشون بی اعتنا باشین و کار خودتونو انجام بدین. حتما نتیجه میگیرین
    بعدشم اینو بگم ک همچین مسئله یی جای نگرانی نداره اصلا ، ی خورده واقع بین باش و دنیا رو توو دید بازتری ببین
    مسافرتم واسه روحیتون خیلی خوبه، ی خورده دید آدمو باز میکنه و ازون حالت خارجتون میکنه
    فکر کنم مال من استثنایی بود یه هویی اونجوری شد نه؟ خخخ
    امضای ایشان
    خداحافظ
    این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
    اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....

  29. کاربران زیر از saeed021 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  30. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15431
    نوشته ها
    1,975
    تشکـر
    1,705
    تشکر شده 2,460 بار در 1,195 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط saeed021 نمایش پست ها
    فکر کنم مال من استثنایی بود یه هویی اونجوری شد نه؟ خخخ
    ن ربطی نداره بعی دخترا زود جواب میدن و بعضیا دیر جواب میدن
    شاید انتخاب این آقا فرق داره
    بعدشم قضیه ی تو ک کلا ی چیز دیگه ست سعید
    امضای ایشان
    من ریشه های تو را دریافته ام

    با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام

    و دستهایت با دستان من آشناست

    در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان

    و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را

    زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند


  31. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط سوگل1 نمایش پست ها
    ن ربطی نداره بعی دخترا زود جواب میدن و بعضیا دیر جواب میدن
    شاید انتخاب این آقا فرق داره
    بعدشم قضیه ی تو ک کلا ی چیز دیگه ست سعید
    کلا من زیاد اصرار کردم ولی انگار تاثیری نداره.
    با حرفاتون کم کم به این نتیجه میرسم که بیخیال شم.
    خودمم دوست دارم بیخیال شم.بیخیال هر چی جنس مونثه.
    ما رو واسه این کار نساختن.............

  32. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Dr . Security نمایش پست ها
    درود تاحدودی نظرات و جواب دوستان رو مطالعه کردم شما خودتون جوابتونو دادید = نه اعتماد به نفس داری نه خودباوری ونه مهمتر هدف

    اگر این سه فاکتور درزندگی ادمی نباشه مشخصه به مرز پوچ گرایی میرسه
    اگر چنانچه هدفتون دوستی وسرگرمی وتنها پرکردن خلا تنهایی تونه و فرار از مشکلاتش نظری ندارم ودراین مورد هیچ مشاوره ایی نمیدم میتونید عین خودشون وهم رنگ اون جماعت باشید
    ولی نه اگر هدف پاک و ازدواج باشه باید از راه عرف وارد بشید و دختر مورد نظر رو حالا خودتون یا خانواده مشخص و تحقیق کنید وازاون طریق اقدام کنید
    منتهی میگید یک مشکل دیگه = اول خودسازی لازمه و همت بقولتون باکدوم پول واین توقعات جامعه
    خب اول شما هدف رومشخص تلاش بکن ازتوحرکت ازخدا برکت وگرنه بادوکلمه شعار و این مورد نمیتونید به ایده التون برسید
    امیدوارم تونسته باشم منظورمو درست برسونم میتونید مشاور حضوری برید تا دقیقتر بتونید واقعیت ار رودرک واشنا بشید
    به امید موفقیتتون موردی بود درخدمتم
    ممنون از کمکمتون
    کم کم به این نتیجه رسیدم که بیخیال جنس مونث شم .هم برای ازدواج و هم برای دوستی.تنها هدف زندگیم اینه که به اعتماد به نقفس قبلیم برسم و هیچ چیز دیگه ای واسم مهم نیست.
    خودمم ترجیح میدم که خودسازی داشته باشم و به کمال برسم و بیخیال این جور مسایل شم.
    چون کلا از هر دری وارد شی این مسایل پر از رنج و درده.چه دوستی و چه ازدواج

  33. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    زمانش كه برسه يكي پيدا ميشه كه بهت جواب مثبت بده مطمئن باش ولي الان عطشت بيشتر بخاطر نياز جنسي هست..من خودم همسنت و مثل خودت بودم و ميدونم كه ميگم


    Sent from my iPhone using Tapatalk

  34. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط sooshiyant نمایش پست ها
    زمانش كه برسه يكي پيدا ميشه كه بهت جواب مثبت بده مطمئن باش ولي الان عطشت بيشتر بخاطر نياز جنسي هست..من خودم همسنت و مثل خودت بودم و ميدونم كه ميگم


    Sent from my iPhone using Tapatalk
    شاید راست بگی.من کلا بیخیال شدم.گور بابای همشون.........

  35. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط خسته از زندگی نمایش پست ها
    شاید راست بگی.من کلا بیخیال شدم.گور بابای همشون.........
    يه روزي به اين حرفات خواهي خنديد.
    به فكر خودت باش با دوستات وقت بگذرون كلاس ورزشي برو درس بخون


    Sent from my iPhone using Tapatalk

  36. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط خسته از زندگی نمایش پست ها
    ممنون از کمکمتون
    کم کم به این نتیجه رسیدم که بیخیال جنس مونث شم .هم برای ازدواج و هم برای دوستی.تنها هدف زندگیم اینه که به اعتماد به نقفس قبلیم برسم و هیچ چیز دیگه ای واسم مهم نیست.
    خودمم ترجیح میدم که خودسازی داشته باشم و به کمال برسم و بیخیال این جور مسایل شم.
    چون کلا از هر دری وارد شی این مسایل پر از رنج و درده.چه دوستی و چه ازدواج
    نه به این شوری نه به اون بی نمکی!
    اولش میگین چطوری با یه دختر رابطه داشته باشم، حالا میگین اصلا ازدواجم نخواهم کرد!!!!
    شما در مورد خودسازی تصمیم درستی گرفتین. اما چه اشکالی داره وقتی به یه شرایط ایده آل رسیدین، ازدواج مناسبی هم داشته باشین؟

  37. کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  38. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط talieh نمایش پست ها
    نه به این شوری نه به اون بی نمکی!
    اولش میگین چطوری با یه دختر رابطه داشته باشم، حالا میگین اصلا ازدواجم نخواهم کرد!!!!
    شما در مورد خودسازی تصمیم درستی گرفتین. اما چه اشکالی داره وقتی به یه شرایط ایده آل رسیدین، ازدواج مناسبی هم داشته باشین؟
    من ادم خودخواهیم و بیشتر به خودم فکر میکنم.اگرم میخوام که با دختر دوست شم فقط واسه اینه که حالم خوب بشه و مگر نه اصلا شخص دیگه ای واسم مهم نیست

  39. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15431
    نوشته ها
    1,975
    تشکـر
    1,705
    تشکر شده 2,460 بار در 1,195 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    شما نباید به همه فوش بدین و بگین گور بابای همشون، کارتون اشتباه. بعدشم سنی ندارین ک بخواین ازدواج کنین سعی کنین اول خودتونو پیدا کنین و اون حس ک باید تقویت بشه رو تقویت کنین بعد اقدام کنین . مرد باید جذابیت داشته باشه حالا ممکن اخلاق باشه، مادی باشه معنوی باشه و یا ظاهری باشه
    امضای ایشان
    من ریشه های تو را دریافته ام

    با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام

    و دستهایت با دستان من آشناست

    در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان

    و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را

    زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند


  40. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط سوگل1 نمایش پست ها
    شما نباید به همه فوش بدین و بگین گور بابای همشون، کارتون اشتباه. بعدشم سنی ندارین ک بخواین ازدواج کنین سعی کنین اول خودتونو پیدا کنین و اون حس ک باید تقویت بشه رو تقویت کنین بعد اقدام کنین . مرد باید جذابیت داشته باشه حالا ممکن اخلاق باشه، مادی باشه معنوی باشه و یا ظاهری باشه
    خودمم همین تصمیم رو دارم که ازدواج نکنم.خودمم تصمیمم بر خودسازیه و تلاشه

  41. کاربران زیر از سعید 24 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  42. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    سلام
    منم همه تایپیکارو خوندم اولش راهکار میخاستین که چطوری با دختر دوست شین اخرش کلا قید جنس دخترارو زدین

    کلا مشکلتون یه چیز نیست به نظر من چند تا مورد مختلفه
    اول اینکه میخاین با یه جنس مخالف وارد رابطه شین چون فکر میکنید بهتون اعتماد به نفس میده خب فکرتون درسته چون بودن با یه دختر همیشه به مردا غرور میده ...خیلی از پسرام همینطوری خودباوری پیدا میکنند هرچیم یه عده بگن این کار اشتباهه اما خب درست یا غلط یه عرفه الان پس نتیجه میگیریم شما کاملا حق داری این حرفو بزنی.....
    اما حالا 2 تا موضوع مختلف داریم اول اینکه رابطه داشتن با جنس مخالف برای همه یه خواسته و هدف از پیش تعیین شدست یه چیز غریزیه که هر کسی به نوبه خودش به داشتنش فکر میکنه شمام مثل بقیه باید یادبگیرین چطوری این هدفو به دست بیارین.....حالا چطوری؟کافیه یکم به پسرایی که مثلا واسه دخترا جذابن دقت کنی همشون چند تا خصوصیت مشترک دارن همشونم چند تا نکته مهمو خیلی خوب متوجه شدن توام این چیزارو بدون
    دوم اینکه شما میخاستین با دختر باشین که اعتماد به نفس پیدا کنید پس هدفتون دوستی نبود هدفتون اعتماد به نفس بود که دوست شدن با دختر براتون حکم ابزارو داشت یه راه بود که به هدفتون برسین....پس چرا وقتی این راه جواب نداد هدفتونو گم کردین؟؟چرا یادتون رفت هدفتون از اول اعتماد به نفس بوده ؟چرا راه های دیگه رو امتحان نکردین؟؟؟اگه روی اعتماد به نفستون کار میکردین شاید تا الان به اون خواسته اولتونم رسیده بودین که البته تو پستای اخر گفتی میخای ازین به بعد همین کارو بکنی که این خیلی خوبه

    یه موضوع دیگم که هست اینه که شما ذهنیتت راجع به دوستی با دخترا خیلی اشتباست خییییلیییا....
    اولا که رابطه تنشای خودشو داره قرار نیست وقتی با کسی دوست شدی دیگه دنیا بهشت بشه اون همیشه درکت کنه بفهمتت بهت محبت کنه و چه میدونم ازین حرفا دخترام مثل شما ادمن فرشته نجات که نیستن که همیشه بی چشمداشت بتونن محبت بکنن و هواتو داشته باشن یه دختر هر چقدرم دوست داشته باشه خودشم مشکلا و درگیریای خودشو داره پس وقتی باهاش وارد رابطه بشی هم محبتشو مال خودت میکنی هم درگیریا و تنشا و غصه هاشو....اگه از یه جایی به بعد اونطوری نباشی که باید ( منظورم اصلا بعد مالی یا چیز دیگه ای نیست منظورم فقط رفتاراییه که باید با دخترا بکنید)اونم ازت دور میشه حتی شاید یه مشکلم به مشکلات اضافه کنه به هر حال یه رابطه 2 سر داره که دخترا 50٪شن 50٪بقیش شمایین و رفتارتون و اینکه چقدر میتونید اعتمادشو جلب کنید....
    دوم اینکه خودتم گفتی خیلی خودخواهی انگار دختر مثلا پورشه سفیده که میخواستی داشته باشیش که بهت اعتماد به نفس بده
    داداش من داری درمورد یه ادم حرف میزنی نه یه وسیله این ادمم واسه خودش شخصیت داره خصوصیتای خاص خودشو داره اگه رسیدن به دخترا 4 سال برات هدف بوده واقعا چقدر سعی کردی این هدفتو بشناسی؟چقدر سعی کردی بفهمی یه دختر از چی خوشش میاد از چی بدش میاد؟چقدر در موردشون شناخت داری؟؟؟اگه شناختت کمه یا اشتباهه بدون دلیل ناکامیت همینه بیخودم بی پولی و این چیزارو بهونه نکن خیلی از دخترا عاشق پسرای اس و پاسو زشت و حتی کچلن

    اخرشم بگم که به نظر من از اولش جای هدف و مسیرت اشتباده بوده باید اعتماد به نفس داشته باشی تابتونی رابطه بگیری نه اینکه رابطه داشته باشی تا اعتماد به نفس پیدا کنی

  43. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط miladddd نمایش پست ها
    یه دوستی دارم .... دانشجوی ارشد علم و صنعته ... یه خونه مجردی هم تهران داره ...

    چند وقت پیش یه مسئله خیلی ذهنش رو درگیر کرده بود و این سوال رو ازم پرسید :

    "میلاد ، به نظرت از مردونگیمه که هنوز توی سن 24 سالگی دست یه دختر توی دستم نرفته یا از روی بی ارزگی .... نمیدونم از معصومیتمه که خونه خالیم اونم گوشه تهروون بزرگ بلااستفاده مونده یا از حماقتمه ... ؟؟؟ "

    جوابی نداشتم و ندارم بهش بدم ...

    شاید این تاپیک به سوالش پاسخ بده بهش میگم حتما یه سر بزنه !!
    سلام
    ب نظر من دوستون الان نه بی عرضست نه با غیرت و مرد....
    کلا خنثی هه چون هیچوقت شاید موقیعت انتخاب بین این 2تارو نداشته یه جورایی تکلیفش تو این زمینه با خودش معلوم نی
    همیشه ام کسایی که خودشون برای خودشون تصمیم نمیگیرن اخرش مجبور میشن از روزگار بازی بخورن و همون کاریو بکنن که شرایط براشون رقم میزنه....
    الان این دوستون نه معصومه نه احمق فقط تو این بازی بازیکن نبوده تماشاچی بوده .....ازین به بعدم هر وقت تصمیم گرفت بازی کنه اون موقع تازه معلوم میشه که میخاد خونش خالی بمونه ولی سرشو کنار هر کسی زمین نذاره
    (چون خودتونم میدونیند که هم خوابه راحت پیدا میشه ولی هم فکر و هم دل نه.....)
    یا اینکه میخاد عرضشو با تعداد دخترایی که باهاشون وقت گذرونده نشون بده



  44. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط ملکه شیشه ای نمایش پست ها
    سلام
    منم همه تایپیکارو خوندم اولش راهکار میخاستین که چطوری با دختر دوست شین اخرش کلا قید جنس دخترارو زدین

    کلا مشکلتون یه چیز نیست به نظر من چند تا مورد مختلفه
    اول اینکه میخاین با یه جنس مخالف وارد رابطه شین چون فکر میکنید بهتون اعتماد به نفس میده خب فکرتون درسته چون بودن با یه دختر همیشه به مردا غرور میده ...خیلی از پسرام همینطوری خودباوری پیدا میکنند هرچیم یه عده بگن این کار اشتباهه اما خب درست یا غلط یه عرفه الان پس نتیجه میگیریم شما کاملا حق داری این حرفو بزنی.....
    اما حالا 2 تا موضوع مختلف داریم اول اینکه رابطه داشتن با جنس مخالف برای همه یه خواسته و هدف از پیش تعیین شدست یه چیز غریزیه که هر کسی به نوبه خودش به داشتنش فکر میکنه شمام مثل بقیه باید یادبگیرین چطوری این هدفو به دست بیارین.....حالا چطوری؟کافیه یکم به پسرایی که مثلا واسه دخترا جذابن دقت کنی همشون چند تا خصوصیت مشترک دارن همشونم چند تا نکته مهمو خیلی خوب متوجه شدن توام این چیزارو بدون
    دوم اینکه شما میخاستین با دختر باشین که اعتماد به نفس پیدا کنید پس هدفتون دوستی نبود هدفتون اعتماد به نفس بود که دوست شدن با دختر براتون حکم ابزارو داشت یه راه بود که به هدفتون برسین....پس چرا وقتی این راه جواب نداد هدفتونو گم کردین؟؟چرا یادتون رفت هدفتون از اول اعتماد به نفس بوده ؟چرا راه های دیگه رو امتحان نکردین؟؟؟اگه روی اعتماد به نفستون کار میکردین شاید تا الان به اون خواسته اولتونم رسیده بودین که البته تو پستای اخر گفتی میخای ازین به بعد همین کارو بکنی که این خیلی خوبه

    یه موضوع دیگم که هست اینه که شما ذهنیتت راجع به دوستی با دخترا خیلی اشتباست خییییلیییا....
    اولا که رابطه تنشای خودشو داره قرار نیست وقتی با کسی دوست شدی دیگه دنیا بهشت بشه اون همیشه درکت کنه بفهمتت بهت محبت کنه و چه میدونم ازین حرفا دخترام مثل شما ادمن فرشته نجات که نیستن که همیشه بی چشمداشت بتونن محبت بکنن و هواتو داشته باشن یه دختر هر چقدرم دوست داشته باشه خودشم مشکلا و درگیریای خودشو داره پس وقتی باهاش وارد رابطه بشی هم محبتشو مال خودت میکنی هم درگیریا و تنشا و غصه هاشو....اگه از یه جایی به بعد اونطوری نباشی که باید ( منظورم اصلا بعد مالی یا چیز دیگه ای نیست منظورم فقط رفتاراییه که باید با دخترا بکنید)اونم ازت دور میشه حتی شاید یه مشکلم به مشکلات اضافه کنه به هر حال یه رابطه 2 سر داره که دخترا 50٪شن 50٪بقیش شمایین و رفتارتون و اینکه چقدر میتونید اعتمادشو جلب کنید....
    دوم اینکه خودتم گفتی خیلی خودخواهی انگار دختر مثلا پورشه سفیده که میخواستی داشته باشیش که بهت اعتماد به نفس بده
    داداش من داری درمورد یه ادم حرف میزنی نه یه وسیله این ادمم واسه خودش شخصیت داره خصوصیتای خاص خودشو داره اگه رسیدن به دخترا 4 سال برات هدف بوده واقعا چقدر سعی کردی این هدفتو بشناسی؟چقدر سعی کردی بفهمی یه دختر از چی خوشش میاد از چی بدش میاد؟چقدر در موردشون شناخت داری؟؟؟اگه شناختت کمه یا اشتباهه بدون دلیل ناکامیت همینه بیخودم بی پولی و این چیزارو بهونه نکن خیلی از دخترا عاشق پسرای اس و پاسو زشت و حتی کچلن

    اخرشم بگم که به نظر من از اولش جای هدف و مسیرت اشتباده بوده باید اعتماد به نفس داشته باشی تابتونی رابطه بگیری نه اینکه رابطه داشته باشی تا اعتماد به نفس پیدا کنی
    ممنون که دقیق همه تاپیکا رو خوندین
    یه چیز بگم اگه من بیخیال دوستی با دختر شدم دلیل فقط یه چیزه لجبازی
    من قبل این که عاشق بشم تا سوم دبیرستان شاگرد اول مدرسه بودم.همیشه خوشحال بودم.و اصلا هیچ دغدغه ای نداشتم.
    ولی وقتی عاشق شدم کلا زندگیم عوض شد.هم خوبی داشت هم بدی ولی بدی هاش برای من صد چندان بود با وجود این که حتی رابطه دوستی هم نداشتم
    فقط یک طرفه بود.کنکورم رو بد دادم منی که دوست داشتم و هدف داشتم که خیلی عالی کنکور بدم از خیلی از دوستام عقب موندم چون ذهنم مشغول یه دختر بود.اخرشم جوابش نه بود.بعدش برای فراموش اولی هر چند سخت بود ولی عاشق یکی دیگه شدم چون میخواستم عاشق باشم ولی بعدها فهمیدم که من کلا میخوام تجربه کنم و عاشقی واسم مهم نیست.
    چون درسم بد شده بود و هیچ نقطه مثبتی تو خودم نمیدیدم مجبور بودم که با یه دختر خلامو پر کنم که پیدا نشد.
    الان من نه تجربه داشتم و نه میتونم که عاشق بشم دوباره.خودخواهم نیستم.اون از لجبازی گفتم....

  45. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط خسته از زندگی نمایش پست ها
    ممنون که دقیق همه تاپیکا رو خوندین
    یه چیز بگم اگه من بیخیال دوستی با دختر شدم دلیل فقط یه چیزه لجبازی
    من قبل این که عاشق بشم تا سوم دبیرستان شاگرد اول مدرسه بودم.همیشه خوشحال بودم.و اصلا هیچ دغدغه ای نداشتم.
    ولی وقتی عاشق شدم کلا زندگیم عوض شد.هم خوبی داشت هم بدی ولی بدی هاش برای من صد چندان بود با وجود این که حتی رابطه دوستی هم نداشتم
    فقط یک طرفه بود.کنکورم رو بد دادم منی که دوست داشتم و هدف داشتم که خیلی عالی کنکور بدم از خیلی از دوستام عقب موندم چون ذهنم مشغول یه دختر بود.اخرشم جوابش نه بود.بعدش برای فراموش اولی هر چند سخت بود ولی عاشق یکی دیگه شدم چون میخواستم عاشق باشم ولی بعدها فهمیدم که من کلا میخوام تجربه کنم و عاشقی واسم مهم نیست.
    چون درسم بد شده بود و هیچ نقطه مثبتی تو خودم نمیدیدم مجبور بودم که با یه دختر خلامو پر کنم که پیدا نشد.
    الان من نه تجربه داشتم و نه میتونم که عاشق بشم دوباره.خودخواهم نیستم.اون از لجبازی گفتم....
    خواهش میکنم
    میشه بگین چطوری عاشق شدین؟
    کسی که دوسش داشتین اشنا بود یا غریبه بود ؟
    تو برخورد چندم بهش حس داشتین؟

  46. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط ملکه شیشه ای نمایش پست ها
    خواهش میکنم
    میشه بگین چطوری عاشق شدین؟
    کسی که دوسش داشتین اشنا بود یا غریبه بود ؟
    تو برخورد چندم بهش حس داشتین؟
    شاید بچه گانه باشه ولی اولین بار تو شش روز عاشق شدم.کلاسی بود که میرفتم مختلط بود.برای اولین بار با دخترا تو یک محیط بودم.سوم دبیرستان بودم.بعد شش روز عاشق شدم و حتی با بدون یک کلمه.بعدش دیگه ندیدمش ولی دو سال بهش فکر کردم.دو سال تمام.دو سه بارم بیشتر باهاش حرف نزدم.

  47. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از این زندگی خخسته شدم

    ادما هر کدوم قصه خودشونو دارن هیچوقت شبیه هم نمیشن عاشق شدنم برای هر کسی شاید یه جور اتفاق بیفته برای شمام این شکلی بوده.....چیزی که هست اینه که شما همه این مدت نتونستی باهاش کنار بیای
    میدونم سخته یه وقتایی هزارتا راهکارم امتحان کنی جواب نمیده....
    من یه بار از یه مشاور یه حرفی شنیدم که خیلی تونست کمکم کنه به توام میگم شاید به دردت بخوره
    عشق هیجانی یه فلسفه داره اونم اینه :
    ادما یه ضمیر ناخود اگاه دارند که همیشه هوشیاره حتی وقتی که خوابن....همه چیزو توی خودش ثبت میکنه یعنی یه چیزی خیلی فراتر از حافظه ادم که اولن هیچوقت چیزیو فراموش نمیکنه دوما هرچیزیو میفهمه و ثبت میکنه حتی حسایی که توی تو به وجود میان و خودت متوجهشون نیستی....
    حالا فکر کن مثلا یه فیلم نگاه میکنی از یکی از بازیگرای زنش خوشت میاد اون زنه مثلا چشمای ریز داره یا توی فامیلتون از یکی از خانوما خوشت میاد اون پیشونی بلند داره و یا مثلا یه نفر دیگه ادم لجبازیه و تو خوشت میاد و همینجوری الی اخر
    همه ی این خصوصیتا توی ضمیر ناخوداگاهت ثبت میشه و اون برای خودش یه تصویر از ادم مورد علاقت درست میکنه یعنی بدون اینکه خودت متوجه باشی یه تصویر از کسی که احتمالا عاشقش میشی توی ذهنت هست...
    ضمیر ناخوداگاهت همیشه دنبال اون ادم میگرده و وقتی که کسیو با خصوصیتای نزدیک پیدا میکنه مثلا یه ادم لجباز با چشمای ریز ....اونوقت عشق اتفاق میفته
    تپش قلب و عرق کردن و احساسات تند و غیر قابل کنترل و هر چی که خودت بهتر میدونی.....
    یه جورایی میعنیش اینه که این عشق نیست یه بازیه که ذهنت برات درست کرده
    دلیلشم احتمالا توی گذشتت باشه...بگذریم
    اون دیگه گذشته مهم الانه
    تو برای فرار کردن ازون تجربه تلخت اشتباه کردی اونم نه یه بار چند بار.....
    نمیدونستی چطوری باهاش روبه رو بشی واسه همین کلا رشته زندگیت از دستت رفت .
    حالا به نظر من یکم به خودت فرصت بده... ازین تلاشای بی منطق و بی نتیجت واسه تصاحب یه دختر دست بردار یکم با خودت خلوت کن ببین تو این 4 سال چی بهت گذشته....
    ببین چیکار کردی چطوری وقتتو گذروندی به چه چیزایی فکر کردی که اصلا بهشون احتیاج نداشتی یا از کنار کدوم خواسته های دلت رد شدی که برات لازم بودن..به نظر من تو به خودت یه بدی بزرگ کردی اونم اینه که غرورتو نادیده گرفتی اونم نه یه بار بلکه چند بار....
    میدونی بعضیا شاید سهمشون از زندگی عاشق شدن باشه اینکه همیشه یه نفرو دارن که درکشون کنه....
    بعضیام هیچوقت تنهاییشون تموم نمیشه هیچوقت....
    اینکه یه ادم دیگه بیاد تو زندگیت دست تو نیست به اون ادمه ربط داره پس برای چیزی که از کنترل تو خارجه تلاش نکن...البته ممکنه خیلی رابطه هارو بعد ازین تجربه کنی ولی این دلیل نمیشه که کسی حتما بتونه جای اون خلئی که ازش گفتیو برات پر کنه...
    چیزی که هست اینه که تو همه تنهاییا یه چیز همیشه با ادم میمونه اونم خودشه یعنی احساسش یعنی غرورش یعنی عقایدش یعنی منیتش و....
    من فکر میکنم شما تو این 4 سال خودتونو فراموش کردین انقدر درگیر پیدا کردن یه ادم دیگه بودین که خودتون فراموشتون شده احساستونو سرکوب کردین غرورتونو چندین بار به خاطر غریبه ها شکستین
    درحالی که غیر از خودتون هیچکس دیگه ایو نداشتین....
    یکم خودتونو پیدا کنید از همون موقعی که هنوز زندگیتون عادی بود و حالتون خوب بود....
    یکم سعی کنید اون ادمو از گذشته پس بگیرید....
    یادتون باشه بعضی چیزارو حتی گذشت زمان و فراموشیم حل نمیکنه بلکه فقط خودتون باید از پسشون بر بیاین و حلشون کنید



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد